ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
خواهر گرامی هیچوقت از کامپیوترو اینترنت سر در نمیآورد و هیچ علاقهای هم ندارد که سردرآورد
خلاصه اینکه همیشه سرش نق میزدم ولی حالا خدا رو شکر میکنم
میخواست با لپتاپم وارد فیسبوکش بشه اومد تو وبم: بهم میگه چیجوری برم فیسبوک؟اومدم تو این جوجهها...
من رو میگین...
احساس خودکشی که مطلبای قبلیم چی بودن و یادم نمیومد و اصلاً فهمید موضوع چیه؟
خدایا شکرت که بلد نیست و چیزی نمیفهمه
وای پناه بر خدا
دقیقاً پناه بر خدا
البته احتمال 100% داییجان با لینک خوردنها و اون بچه مثبت بازی اینجانب در ارتباط با آمارگیری وبلاگ وب را میبیند
البته دایی خوب و ماه من هستن و خیلی وقتا خیلی حرفام رو بهشون زدم ولی فکر کن پستای خاکبرسریم...
خواهر که محرم رازه، رمز برا چی؟
تو خونه ما برعکسه داداشیم محرم رازهای منه
میفهمید هم چیزی نمیشد. یا وبلاگت آشنا میشد و برات کامنت میذاشت...
بعد باید همش رو رمز میذاشتم